روز اول که دیدمت گفتم
آنکه روزم سیه کند این است
فخرالدین عراقی
...
این روزها پس از دیدن تو فکری آزارم می دهد.نمیخواهم مرگم فرا برسد و تمام آنچه در ذهن و قلب دارم بی کم و کاست دفن شود.
اما آخر به چه امید بنویسم و به تصویر در آورم؟ من تنهاتر از خدام!
ادامه مطلب ...
نماي طلوع از خوابگاه امام علي
پرسيد يكي كه عاشقي چيست؟
گفتم كه چو ما شوي بداني
حضرت مولانا
امروز امتحان آناتومي بود و ملت دانشجو شب بيدار و شب قدري بود.
وقتي بوي خورشيد اومد،دامنم از دست رفت.آهنگ در گوش و چاي در دست رفتم روي تراس براي چشم چراني خورشيد!! حالا به من چه كه خورشيد از طرف خوابگاه امام علي(خوابگاه دختراي علوم پزشكي كاشان) مي زنه بيرون!؟
روشنايي ديدم.يعني امشب در اين خوابگاه(پنتاگون مشهور)چشمي هم خفت؟بعيد مي دونم!
داشت آهنگ"بيداد زمان"مي خوند كه خورشيد سر زد.آه بود كه از درونم بر آمد از آنكه "خورشيد كوچك من" چرا طلوع نمي كنه!!
گفتم:
"سوي تو مي كنم نظر و آه مي كشم"
ادامه مطلب ...
گر همین است خطایم که تو را دارم دوست بعد از این بیش تر از پیش خطا خواهم کرد رهی معیری
ادامه مطلب ...
بیا تا برایت بگویم چه اندازه تنهایی من بزرگ است
و تنهایی من شبیخون حجم ترا پیش بینی نمی کرد و خاصیت عشق این است سهراب سپهري
ادامه مطلب ... رستخیز عشق وقتی چترمان خداباشد بگذار ابر سرنوشت هرچه میخواهد ببارد. درباره وبلاگ آخرین مطالب پيوندها تبادل لینک هوشمند نويسندگان |
|||||
|