داشتم کتاب"بر آشفتن گیسوی تاک" از «موسوی گرمارودی» را می خواندم که رسیدم صفحه41 آنجایی که می گوید:منی که غرقه ی دریای عشق بیرنگم...
دیگر ادامه اش را نخواندم بس که دلم برای خودم سوخت.حسرت خوردم که چه آزاد می تواند از هر واژه استفاده کند بی آنکه انگی بهش بزنند.
حالا ما یک وقت هایی شکری خورده دل در بیرنگ خاتونی بسته بودیم؛حالا که به هر وضع و هر حالت دل بریدیم هرکجا واژه شریف را می بینند فکر می کنند قصد ما مادمازل بوده!
خواهشا مرا محدود نکنید...بگذارید شعرم بسان آب روان برود هر کجا که می خواهد....
ادامه مطلب ... سه شنبه 1 فروردين 1391برچسب:دکتر افشین یداللهی,حسین صفا,کاکایی,, :: 16:15 :: نويسنده : علی جوان نژاد
چشمات و باز کردی دنیام زیر و روشد چشمات و بستی وباز تاریکیام شروع شد موهات کهکشون و چشمات ستاره هاتن منظومه های شمسی جفت گواره هاتن کی بین مهربونا مثل تو مهربونه نامهربونی با تو بد نیست بد شگونه ترانه با من بمون حسین صفا از آلبوم پرچم سفید!
خب لابد باس تبریک بگم...پس نوروزتون تا ابد مبارک!
تو این سالی که اومد و ساعات اولیه ش برام با آهنگ«هر روز پاییزه»محسن چاوشی سپری شد داشتم فک می کردم که این سالی که گذشت چقدر تولیدات هنری داشتم دیدم در کل 55 فقره شعر و ترانه سروم که به نسبت فک کنم قابل قبول باشد.ترانه رو تو سال90شروع کردم و با اینکه 6 ماه بیشتر نیست رو ترانه کار می کنم به جاهای خوبی رسیدم و به زودی 4 تا از اون 9 تا خونده می شه!
البته خوب در جایی که دکتر افشین یداللهی و کاکایی ها و البته حسین صفا ها هستن و نبی سروی ها هم تو راهن من و امثال من محلی برای اعراب نداریم!!!!!!
امروز می خوام یکی از ته مانده های عجیب سال پیش را بذارم.امیدوارم یه خورده هم شده ازش سر در بیارین!
ادامه مطلب ... جمعه 26 اسفند 1390برچسب:, :: 7:20 :: نويسنده : علی جوان نژاد
این هم اون تواشیحی که قرار بود برای راهیان نور با ملودی یکی از آهنگهای محمد اصفهانی بسرایم...
سرودن این یکی را به کل به خود خدا سرودم و خدا بهتر از این به من نیاموخت...
شرمنده!
ادامه مطلب ... دو شنبه 8 اسفند 1390برچسب:, :: 23:6 :: نويسنده : علی جوان نژاد
می دانم شاید تا حدودی بیش از حد خصوصی شد شرمنده!امیدوارم دوستش داشته باشد.من خودم اسمش را خیلی دوست دارم!
ادامه مطلب ... چهار شنبه 3 اسفند 1390برچسب:, :: 1:6 :: نويسنده : علی جوان نژاد
این چند روز نه اینکه تولیدات شعرم کم باشد، از دلسردی پست نمی ذاشتم
این هم یه شعر نو....
ادامه مطلب ... پنج شنبه 1 دی 1390برچسب:, :: 9:51 :: نويسنده : علی جوان نژاد
اخیرا بین پُست هام خیلی فاصله افتاد که علت بیشترش این بود که در گیر درس و سردبیری یه مجله دانشگاهی شده بودم و بجز چند شعر سفارشی چیزی نگفتم.کلاً توی این سالها اخیر خیلی سفارش قبول کردم از تبلیغ فرش گرفته تا چیزای عشقولانه!
و البته برای هر شعر به عنوان یادگار کتابی رو به حق الزحمه تعیین می کردم که گاهی ملت نامردی میکردن و نمی دادن!!!!!!
الآن می خوان یکی از بهترین شعرای سفارشی م رو بذارم البته می دونم صمیمی ترین دوستام هم دو طرف قضیه رو نمی شناسن!البته لطفا تجسس هم نکنید که واقعا شعرا واسه کیا گفتم و واقعا این اسما حقیقیه یا نه!دو نفر هستن که هم دیگه رو می خوان مث هر دو نفر دیگه!!!!
(تو پرانتز اینو بگم که استفاده شعرای سفارشی و اینا برام آزاده و کار بدی نکردم که اینجا علنی ش کردم!)
و همچنین:سفارشات با دریافت حق الزحمه پذیرفته می شود!!!!(:من آدم بشو نیستم!!!)
ادامه مطلب ... دو شنبه 28 آذر 1390برچسب:, :: 13:42 :: نويسنده : علی جوان نژاد
بهم یاد داده بودند وقتی دیدمت بگم"یاخیر حبیب و محبوب"که خدا نظری کند و از دلم بیرون بیای!اما سحر چشمای سیاه و حیرت انگیزت،جوری جادوم کرد که ذکر و فکرم تباه شد و فقط می تونسم بگم"الله اکبر" و" سبحان الله" که به حق آیه وجود خدایی!
اما چه می شود کرد که به قول احسان همه ی پلها رو خراب کردم و حالا كه ديگه راه برگشتی ندارم؛فهمیدم تو رو اونور پل جا گذاشتم!
ادامه مطلب ... دو شنبه 11 مهر 1390برچسب:, :: 14:39 :: نويسنده : علی جوان نژاد
هر چیزه یه انگیزه ای می خواد.راستش این یه ماه و خرده ای که گذشت و شعر جدید نگفتم به این دلیل بود که وسط تابسون با انگیزه م و پدر مادرش مشکل پیدا کردم که حسابی حالم گرفته شد اما دیدم که بدون شعر می میرم سعی کردم خودمو هر جور شده پیدا کنم...یه چند تا کتاب خوندم و تا بخواین فک کردم و حاصل اون همه تجسس شد این غزل که مجموعه تمام دغدغه های این مدت اخیرمه...
ادامه مطلب ... دو شنبه 28 شهريور 1390برچسب:, :: 17:52 :: نويسنده : علی جوان نژاد
این روزا به تشویق یکی از دوستام،ابوالفضل مسعودی که خودش هم خوانندس و هم آهنگساز مشغول ترانه سرایی بودم.این یکی از ترانه هاست البته من خیلی بی تجربه م و این دومین ترانه ای هست که تا حالا گفتم:
ادامه مطلب ... سه شنبه 22 شهريور 1390برچسب:, :: 11:53 :: نويسنده : علی جوان نژاد
شور فرهادم به پرسش سر به زیر افکنده بود
ای لب شیرین جواب تلخ سر بالا چرا
استاد شهریار
ادامه مطلب ... دو شنبه 14 شهريور 1390برچسب:, :: 15:16 :: نويسنده : علی جوان نژاد
مگر دیوانه خواهم شد در این سودا که شب تا روز
سخن بـا مـاه می گویـم،پـری در خواب می بینم
حافظ
ادامه مطلب ... شنبه 12 شهريور 1390برچسب:, :: 17:3 :: نويسنده : علی جوان نژاد
به خواب صبح دمی ساقی بلا گردان
هر آنچه خدمت دوشینه داشت باطل کرد
خاتم
این یادگاری ست که از دردی بزرگ زاده شد!
ادامه مطلب ... یک شنبه 6 شهريور 1390برچسب:, :: 9:58 :: نويسنده : علی جوان نژاد
آن رفته ز دیده از دل من نرود پروا کنم از عشق تو؟پروا؟...هرگز
سرپوش نهم بر دل رسوا؟...هرگز
گفتند ز دیده رفته از دل برود
رفتی تو ز دیده از دل اما هرگز
7 مرداد 1390
ادامه مطلب ... شنبه 5 شهريور 1390برچسب:اقلیت,فاضل نظری,علی جوان نژاد,پله پله تا خدا,, :: 19:31 :: نويسنده : علی جوان نژاد
با چون منی نازک خیال ابرو کشیدن از ملال
زشت است ای وحشی غزال اما چه زیبا می کنی!
استاد شهریار
ادامه مطلب ... شنبه 5 شهريور 1390برچسب:دعا,علی جوان نژاد,خاتم,دعا می کنم تو را, :: 19:19 :: نويسنده : علی جوان نژاد
روز اول که دیدمت گفتم
آنکه روزم سیه کند این است
فخرالدین عراقی
...
این روزها پس از دیدن تو فکری آزارم می دهد.نمیخواهم مرگم فرا برسد و تمام آنچه در ذهن و قلب دارم بی کم و کاست دفن شود.
اما آخر به چه امید بنویسم و به تصویر در آورم؟ من تنهاتر از خدام!
ادامه مطلب ... یک شنبه 29 خرداد 1390برچسب:, :: 13:39 :: نويسنده : علی جوان نژاد
رقيب عشق تو بودم چو ماه نو بودي كنون كه ماه تمامي نظر دريغ مدار
حافظ
***
دستم نمي رسد كه در آغوش گيرمت
اي ماه با كه دست در آغوش مي كنم
هوشنگ ابتهاج
***
روي نگار در نظرم جلوه مي نمود
وز دور بوسه بر رخ مهتاب مي زدم
حافظ
ادامه مطلب ... سه شنبه 24 خرداد 1390برچسب:, :: 1:48 :: نويسنده : علی جوان نژاد
من با تو نگویم که تو پروانه من باش
چون شمع بیا روشنی خانه من باش
در کلبه من رونق اگر نیست صفا هست
تو رونق این کلبه و کاشانه من باش
ارغنون- مهدی اخوان ثالث ادامه مطلب ...
گر همین است خطایم که تو را دارم دوست بعد از این بیش تر از پیش خطا خواهم کرد رهی معیری
ادامه مطلب ... دو شنبه 9 خرداد 1390برچسب:, :: 14:8 :: نويسنده : علی جوان نژاد
آنقدر دل شكسته ام از دست آسمان
كز روح آسمان طلب مرگ مي كنم
خاتم
گوش کن با لب خاموش سخن می گویم پاسخم گو به نگاهی که زبان من و توست هوشنگ ابتهاج(سایه)
ادامه مطلب ...
بیا تا برایت بگویم چه اندازه تنهایی من بزرگ است
و تنهایی من شبیخون حجم ترا پیش بینی نمی کرد و خاصیت عشق این است سهراب سپهري
ادامه مطلب ... رستخیز عشق وقتی چترمان خداباشد بگذار ابر سرنوشت هرچه میخواهد ببارد. درباره وبلاگ آخرین مطالب پيوندها تبادل لینک هوشمند نويسندگان |
|||||
|