سه شنبه 1 فروردين 1391برچسب:دکتر افشین یداللهی,حسین صفا,کاکایی,, :: 16:15 :: نويسنده : علی جوان نژاد
هی باز«می شود»
هی «می شود»وصال تو و هی«نمی شود»
گل ها چگونه وصل تو را حدس می زنند؟
این یک هزار و یکصد و هفتاد و چندمین
گل بود که به یاد تو پرپر نموده ام
یکسر تمام خانه و فکر و هواس من
بی وقفه بوی عاطفه یاس می دهد(خودم می دونم یاس مال حضرت فاطمه س)
گلبرگها تمام مرا دوره کرده اند
ایوان و تخت و بالش من غرق رنگ و بوست
از لابه لای پنجره های اتاق من
هر لحظه پیک قاصدکی همچونان نسیم
از راه می رسد
گلبرگها تمام مرا قاب کرده اند...
انگار بوی پیرهنت روشن و فصیح
از لا به لای هر گل و هر برگ می وزد!
آخر بگو چگونه به دیدار چهره ات
با این همه نشانه ز تو بدگمان شوم؟
گل ها چگونه وصل تو را حدس می زنند؟
هی «می شود» وصال تو هی باز«می شود»...
1 اسفند سال1390(ره)!
راهنمایی: نشسته داره گلا رو پر پر می کنه که امام زمون میاد یا نه! الخ!
راستش قرار بو این شعرا یه جایی نیست کنم چون به نظرم خوب در نیومده!
رستخیز عشق وقتی چترمان خداباشد بگذار ابر سرنوشت هرچه میخواهد ببارد. درباره وبلاگ آخرین مطالب پيوندها تبادل لینک هوشمند نويسندگان |
|||||
|